لیگ برتر فوتبال ایران

دقیق‌ترین جدول و برنامه‌ی لیگ - تحلیل فوتبال - فوتسال - تیم ملی

لیگ برتر فوتبال ایران

دقیق‌ترین جدول و برنامه‌ی لیگ - تحلیل فوتبال - فوتسال - تیم ملی

واعظ آشتیانی: مجتبی جباری زیاد نمی ارزد

واعظ آشتیانی که با اما و اگر برای قرارداد جباری سقف 350 میلیون تومان تعیین کرده است، به یکی از نزدیکان خود گفته است:«جباری زیاد نمی ارزد و بدم نمی آید که قهر کند و به تیمی دیگر برود.» وی جباری را بازیکنی شکننده و زبان دراز خواند و گفت:«بازیکنی که نیمی از فصل مصدوم است و در مورد بالادستی های خود هر چه به ذهنش می رسد بدون پروا بیان می کند، آش دهان سوزی نیست.»

وی همچنین اذعان کرد که جباری خلاقیت های فردی ای دارد که باعث می شود در صورت ورود به تیم مورد استفاده قرار گیرد. اما تعامل ما به صورتی است که بیاید در آرامش بازی اش را بکند و به اموری که به او مربوط نیست دخالتی نداشته باشد.

مدیر عامل استقلال با توجه به پیشینه مجتبی جباری و حاشیه سازی های مخرب وی تاکید کرد: البته ممکن است جباری از روی عادت باز هم بخواهد علیه مربیان و مدیران استقلال صحبت کند. در این صورت ما با او کاری می کنیم که هیچ کجا جایش نباشد و فوتبال را فراموش کند.

واعظ آشتیانی مغرور و خودخواه

اشاره: دو روز پیش نامه ای به واعظ آشتیانی نوشتم که بی پاسخ ماند. در ادامه نامه را ملاحظه می فرمایید.

به نام خداوند جان و خرد

جناب آقای واعظ آشتیانی مدیرعامل محترم باشگاه سرفراز استقلال

با سلام و تحیت؛

پیش از آغاز سخن و اعلام مخالفت با جنابعالی باید عرض شود که وصلههایی که به منتقدین خود نسبت میدهید، به این جانب نمیچسبد. اینجانب [...] لذا امیدوارم نگارندهی این نامه را - بنا به عادتی که در برابر منتقدین دارید – لمپن ننامید.

دیگر اینکه از 13 سالگی به امر رهبرم در جبهه حضور یافته‌ام و آزادگی را در مکتب امام (ره) آموخته‌ام و تا کنون از دریافت تسهیلات و حقوق جانبازی امساک کرده‌ام. گفتم تا بدانید و بنده را نوچه کسی نخوانید.

به لحاظ ورزشی هم فقط این را بگویم که تیم انتقال خون قم را، زمانی که سرپرستی و سرمربیگری اش را همزمان عهده دار بودم، یک دسته بالا آوردم. [مدیر عاملی هم در کار نبود و فقط این جانب همه امور را برعهده داشتم.]

اکنون می‌خواهم نظرم را در مورد حضرت عالی بگویم. اصراری به درست بودنش ندارم. ممکن است غلط باشد، اما مواظب باشید که احساسات پاک و صادقانه یک هوادار بی ادعا را با نسبت‌های ناروا ضرب و شتم نکنید. و اما بعد؛

بنده شما را مدیری موفق، کاربلد و دارای اعتماد به نفس می‌دانم. اما متاسفانه اعتماد به نفس شما از مرز ارزش‌ها فراتر رفته و به اقلیم غرور و استکبار رسیده و در آنجا اردو زده است. شما در حال حذف تمام برجستگی‌های استقلال به نفع شخص (نفس) خود هستید. هوادران را حذف می‌کنید، سرمربی بزرگ را حذف می‌کنید، سرپرست جاافتاده را حذف می‌کنید، مشاورین و معاونین را حذف می‌کنید و حتی هیئت مدیره را حذف می‌کنید تا فقط و فقط واعظ آشتیانی بماند. شما در حال برقرای معادله بی مجهولی (  استقلال = واعظ آشتیانی  ) هستید. شما به خوبی می‌دانید چه می‌گویم، اما اجازه بدهید واضح تر بگویم تا نتوانید با یکی دو جمله ساده از این نامه عبور کنید.

شما مربی بزرگ و سرپرست بزرگ می‌خواهید، اما به شرطی که دست بوس شما باشند. شما هوادار می‌خواهید، اما اگر نام شما را به عرش نرسانند، آنها را لمپن و خط گرفته می‌خوانید. غافل از اینکه برادر عزیز؛ جناب آقای امیر قلعه نویی (یا به قول اهالی فوتبال: ژنرال) کارش را بلد است، پرافتخارترین مربی لیگ برتری است، محبوب میلیون‌ها هوادار استقلال است، و هر جا باشد او و تیمش را دوست دارند. قلعه نویی تمام موفقیت‌هایش را لطف خدا می‌داند و عجیب نیست که خداوند او را عزیز مردم ساخته است. عرض می‌شد که شما همه را نوچه خود می‌خواهید. شما حتی هیئت مدیره را هم در صورتی قبول دارید که اختیار تام به شما بدهند و روی تمام خطا‌ها و افراط و تفریط‌های شما سرپوش بگذارند!

این چنین است که این جانب نگران شما هستم برادر. عمر متوسط مدیریت شخصی با مشخصات فوق کمتر از یک سال است و عمر محبوبیت چنین مدیری بسیار کمتر است و به نظر می‌رسد که در مورد شما دومی به پایان رسیده است. اکنون هر چه برای محبوبیت بیشتر خود تقلا می‌کنید، بیشتر از چشم هواداران خواهید افتاد. گیریم که با شاخصه‌های فرهنگی(؟) چندین نوچه هم استخدام کردید. خیل عظیم هواداران را چه می‌کنید؟ اصلا مگر نه اینکه «العزة لله جمیعا»؟ اراده خداوند را چه می‌کنید؟

آری برادر. این گونه است که بنده گمان میکنم شما سخت به ورطه غرور و خودخواهی لغزیدهاید و امید واثق دارم که به خود بیایید و خودتان و استقلال را نجات دهید.

چنین باد!

راز قهرمانی تیم فوتبال استقلال

عکس بازیکنان تیم استقلال با جام قهرمانی

استقلالىها یک ساعت پس از قهرمانى به حرم امام رضا (ع) رفتند. آنها جام قهرمانى را به آستان قدس رضوى تقدیم کردند. استقلالىها پیش از قهرمانى این نذر را کرده بودند تا دقیقاً دقایقى پس از پایان بازى نذر خود را ادا کنند.

گفتنی است که بازیکنان استقلال پس از پایان بازى نماز شکر خواندند. این حرکت ارزشمند بازیکنان که رسانه‌های خبری آن را نادیده گرفتند، نشان داد که تیم استقلال قهرمانی را هدیه خداوند می‌داند و به این دلیل از خدای خود سپاسگزارى کردند.

قهرمانی برازنده استقلال بود

جدول پایانی لیگ برتر فوتبال ایران ۸۸ - ۸۷ – جام خلیج فارس

ردیف

تیم ها

بازی

برد

مساوی

باخت

زده

خورده

+/-

امتیاز

1

استقلال

34

19

9

6

70

34

36

66

2

ذوب آهن اصفهان

34

19

9

6

58

42

16

66

3

مس کرمان

34

17

10

7

54

36

18

61

4

سپاهان

34

14

14

6

46

34

12

56

5

پرسپولیس

34

15

10

9

50

41

9

55

6

صبای قم

34

12

17

5

49

36

13

53

7

فولاد خوزستان

34

13

11

10

50

41

9

50

8

پیکان

34

13

8

13

43

42

1

47

9

مقاومت شیراز

34

11

11

12

33

37

-4

44

10

سایپا

34

10

12

12

43

50

-7

42

11

راه آهن

34

11

8

15

35

40

-1

41

12

پاس همدان

34

10

10

14

40

47

-7

40

13

ملوان

34

9

13

12

31

43

-12

40

14

استقلال اهواز

34

10

7

17

37

54

-17

37

15

ابومسلم

34

8

11

15

34

41

-7

35

16

پیام خراسان

34

9

8

17

33

53

-20

35

17

داماش

34

6

13

15

40

56

-16

31

18

برق شیراز

34

5

9

20

35

54

-19

24

 

شب و روز برای باخت تیم ملی فوتبال کشورم دعا می‌کنم

حضور در میدان‌های ورزشی بین المللی چه نفعی دارد؟ اصلاً با دیدگاه اسلامی و از منظر جمهوری اسلامی افتخارات ورزشی چه وجهی دارد؟ آیا به جز این است که میدان‌های بین‌المللی و جهانی فرصتی برای ارائه‌ی گفتمان انقلاب اسلامی است؟ آیا به جز این است که الگوی چگونه زیستن و راه و رسم کرامت انسانی با معیارهای دین مبین اسلام را بناست ارائه دهیم؟ آیا مبارزه با طاغوت و قطع دست‌های پنهان و آشکار دشمنان اسلام مهم‌ترین دستاورد انقلاب اسلامی نیست؟ آیا اصلی‌ترین گفتمان اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی ایران عدالت نیست؟ آیا همه اعمال و رفتار ما در چارچوب جمهوری اسلامی ایران، زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) نیست که مهم‌ترین شاخصش عدالت است؟

پاسخ همه‌ی این سؤال‌ها مثبت است و اگر نگاه ما به فرصت‌های بین المللی به جز این باشد، حضور و عدم حضورمان علی السویه است و حتی گاه عدم شرکت و عدم حضور ما در عرصه‌های بین المللی ارجحیت دارد.

از این رو وقتی افشین قطبی: اولاً شایستگی سرمربیگری تیم ملی را ندارد؛ ثانیاً حضور او باعث پامال شدن حق مربیان ارزشمند وطنی (از جمله: قلعه نویی، مجید جلالی، مهاجرانی، ابراهیم‌زاده، پیروانی، فیروز کریمی، حجازی، مظلومی و ...) می‌گردد و ثالثاً حضور او موجب خرسندی ضدانقلاب خارج از کشور و رابطین آنها در سرویس‌های جاسوسی دشمن است؛ بنده نتیجه می‌گیرم که رفتن به جام جهانی با یک چنین مربی‌ای نقض غرض است.

از طرفی به پتانسیل بالای فوتبال کشورمان که نگاه می‌کنم، می‌بینم این اتفاق در شرف رخ‌دادن است. از این رو شب و روز، عاجزانه و خالصانه، برای شکست تیم ملی فوتبال کشورم در مقابل کره شمالی و کره جنوبی دعا می‌کنم.

آمین یا رب العالمین.