حضور در میدانهای ورزشی بین المللی چه نفعی دارد؟ اصلاً با دیدگاه اسلامی و از منظر جمهوری اسلامی افتخارات ورزشی چه وجهی دارد؟ آیا به جز این است که میدانهای بینالمللی و جهانی فرصتی برای ارائهی گفتمان انقلاب اسلامی است؟ آیا به جز این است که الگوی چگونه زیستن و راه و رسم کرامت انسانی با معیارهای دین مبین اسلام را بناست ارائه دهیم؟ آیا مبارزه با طاغوت و قطع دستهای پنهان و آشکار دشمنان اسلام مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی نیست؟ آیا اصلیترین گفتمان اسلام و انقلاب و جمهوری اسلامی ایران عدالت نیست؟ آیا همه اعمال و رفتار ما در چارچوب جمهوری اسلامی ایران، زمینه ساز حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) نیست که مهمترین شاخصش عدالت است؟
پاسخ همهی این سؤالها مثبت است و اگر نگاه ما به فرصتهای بین المللی به جز این باشد، حضور و عدم حضورمان علی السویه است و حتی گاه عدم شرکت و عدم حضور ما در عرصههای بین المللی ارجحیت دارد.
از این رو وقتی افشین قطبی: اولاً شایستگی سرمربیگری تیم ملی را ندارد؛ ثانیاً حضور او باعث پامال شدن حق مربیان ارزشمند وطنی (از جمله: قلعه نویی، مجید جلالی، مهاجرانی، ابراهیمزاده، پیروانی، فیروز کریمی، حجازی، مظلومی و ...) میگردد و ثالثاً حضور او موجب خرسندی ضدانقلاب خارج از کشور و رابطین آنها در سرویسهای جاسوسی دشمن است؛ بنده نتیجه میگیرم که رفتن به جام جهانی با یک چنین مربیای نقض غرض است.
از طرفی به پتانسیل بالای فوتبال کشورمان که نگاه میکنم، میبینم این اتفاق در شرف رخدادن است. از این رو شب و روز، عاجزانه و خالصانه، برای شکست تیم ملی فوتبال کشورم در مقابل کره شمالی و کره جنوبی دعا میکنم.
آمین یا رب العالمین.